گلچین زیباترین شعر در مورد عدل
شعر در مورد عدل
شعر در مورد عدل ,شعر در مورد عدل الهی,شعر در مورد عدل و داد,شعر در مورد عدل و انصاف,شعر در مورد عدل خدا,شعر درباره عدل,شعری در مورد عدل,شعر کودکانه در مورد عدل,شعر در مورد عدل و عدالت,شعر درباره عدل و انصاف,شعر در مورد عدالت خدا,شعر درباره عدالت خدا,شعری درباره عدل,شعر عدل و عدالت,شعر در مورد عدل و عدالت
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد عدل برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
عدل ورزا خسروا پیوند عمرت باد عدل
کز جهان عدل است و بس کورا معمر ساختند
عید باقی ساز کز ساعات روز عمر تو
ساعتی را هفته ای از روز محشر ساختند
شعر در مورد عدل
عدل است اصل خیر که نوشروان
اندر جهان به عدل مسما شد
بنگر کز اعتدال چو سر برزد
با خور چه چند چیز هویدا شد
شعر در مورد عدل الهی
دانی که چنین نه عدل باشد
پس چون مقری به عدل داور؟
وان کس که چنین عزیز کردت
از بهر تو کرد گوهر و زر
شعر در مورد عدل و داد
گر ایزد عدل فرموده است چون است
چو بید از بار، خلق از عدل عریان؟
به دانا گر نکوتر بنگری نیست
به دستش بند بل پند است و دستان
شعر در مورد عدل و انصاف
اکرزمحکمه عدل دادخواه نجاتی
دو لب بمهررسان دعویت گواه ندارد
بساط حشر که خورشید فضل میدمد
اینجا تو سایه گر نبری نامه سیاه ندارد
شعر در مورد عدل خدا
بلبل به میان گل چه گوید
حی ست یکی که جان ندارد
ما طاقت عدل تو نداریم
کز فصل کسی زیان ندارد
شعر درباره عدل
چون باشد شهر شهریارا
بی دولت داد و عدل سلطان
من بی تو نیم ولیک خواهم
آن باتویی که هست پنهان
شعری در مورد عدل
ای یوسف یوسفان نشستی
در مسند عدل و داد خندان
آن در که همیشه بسته بودی
وا شد ز تو با گشاد خندان
شعر کودکانه در مورد عدل
امیر داد گستر خان عادل
دلیر عدل پرور شاهرخ خان
خدیو کامران کز یاری بخت
نپچید آسمانش سر ز فرمان
شعر در مورد عدل و عدالت
شد به عهد عدل تو محفوظ خان و مال خلق
ای به عهد عدل تو گردنکشان در هر دیار
از پی راه مظالم کرده از گردون برون
مال ایتام بحار و خون مشکین تتار
شعر درباره عدل و انصاف
عدل گم گشت و نمی یابد کسی از وی نشان
ظلم جای وی گرفت و چند ماه و سال ماند
عدل نوشروان و جور معتصم افسانه شد
وز بزرگیشان به چشم مردمان تمثال ماند
شعر در مورد عدالت خدا
از چرخ فلک گردش یکسان مطلب
وز دور زمانه عدل سلطان مطلب
روزی پنج در جهان خواهی بود
آزار دل هیچ مسلمان مطلب
شعر درباره عدالت خدا
گر عدل کنی بر جهانت خوانند
ور ظلم کنی سگ عوانت خوانند
چشم خردت باز کن و نیک ببین
تا زین دو کدام به که آنت خوانند
شعری درباره عدل
گر فضل کنی ندارم از عالم باک
ور عدل کنی شوم به یک باره هلاک
روزی صدبار گویم ای صانع پاک
مشتی خاکم چه آید از مشتی خاک
شعر عدل و عدالت
غاریی از پی دین برهمنی را می کشت
گفت از بهر سری ترک صنم نتوان گفت
خسروا گر کشدت یار، مگو کاین ستم است
عدل خوبان را به بیهوده ستم نتوان گفت
شعر در مورد عدل
بیشتر بخوانید :
شعر در مورد اسم غزاله
شعر در مورد اسم محمود
شعر در مورد اسم نازنین
شعر در مورد اسم نوشین
شعر در مورد اسم مائده
- ۹۷/۰۷/۰۴